جدول جو
جدول جو

معنی رجوع داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

رجوع داشتن
(تَ دَ)
رجوع کردن. برگشتن. به مجاز، رابطه داشتن و همانند بودن:
زلفت به پریشانی من داشت رجوعی
جمع آر دگر طره، برآشفتم و رفتم.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روا داشتن
تصویر روا داشتن
جایز دانستن، حلال داشتن
فرهنگ فارسی عمید
(تَ بُ دَ)
رنجور کردن. به رنجوری دچار ساختن. رجوع به رنجور شود:
سخن های ناخوش ز من دور دار
به بدها دل دیو رنجور دار.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(فُ زَ / زِ / زُ دو دَ)
اتفاق افتاده بودن: حاشا که این صورت وقوع داشته باشد. (عالم آرای عباسی از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
هستیدن استیدن دارای هستی بودن موجود بودن، حاصل بودن وقوع داشتن: (در زندگی هر فرد مشکلاتی وجود دارد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وقوع داشتن
تصویر وقوع داشتن
راست بودن پیش آمدن اتفاق افتاده بودن: (حاشاکه این صورت وقوع داشته باشد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روی داشتن
تصویر روی داشتن
صواب بودن امر، روداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
جایز دانستن اجازه دادن، حلال کردن مباح کردن، لایق شمردن سزاوار دانستن، جاری کردن روان داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روی داشتن
تصویر روی داشتن
((تَ))
وجهی داشتن، روا بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
((~. تَ))
بودن، هستی داشتن، شهامت داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روا داشتن
تصویر روا داشتن
مجاز شمردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
جای داشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
في الوجود
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
Exist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
exister
دیکشنری فارسی به فرانسوی
زمینی که قابلیت راه سازی داشته باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
существовать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
มีอยู่
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
existir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
existir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
istnieć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
موجود ہونا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
להתקיים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
існувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
存在する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
存在
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
kuwepo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
존재하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
অস্তিত্ব থাকা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
मौजूद होना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
esistere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
existieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
bestaan
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
var olmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی